۲.رویای شیرین...

وقتی بعضی چیزا ناراحتت می کنه ، سعی کن به روزای خوب فکر کنی. به اتفاقی خوش .... ۲.رویای شیرین......

سالهاست حسرت اینو دارم که شب وقتی سر روی بالش

میذارم ،بخوابم. تا نزدیکای صبح از هجوم فکر و خیال

این پهلو به اون پهلو میشم و دریغ از یه ذره خواب که به

چشمام راه پیدا کنه.

دم صبحم تا از زور خستگی و سر درد چشمام گرم میشه،

صدای هشدار گوشی بلند میشه که دیگه بسه ! پاشو روز از نو،

روزی از نو ...

۲.رویای شیرین......

توی یه شهر باشی و چند تا خیابون بیشتر با خونه پدری

فاصله نداشته باشی و باز هم بعد پنجاه و دو روز ، پاهات

همراهی نکنه واسه رفتن ، خیلی حرفه!!!

ولی رفتم و زود برگشتم .

۲.رویای شیرین......

بعضی آدما بو گند میدن.

یاتنشون

یا لباسشون

یا فکرشون

یا رفتارشون

یا ذات کثیفشون.....

۲.رویای شیرین......

حالش خوب نیست. خیلی ناراحتم و دلواپس.دلم طاقت نداره.فقط یه بار رفتم دیدنش. با معرفی عمه و عمو منو شناخت. خمشدم دست چروک و کبود شده از تزریقش رو بوسیدم. پیشونیشرو بوسیدم. چشماشو نیمه باز کرد و انگشتامو ۲.رویای شیرین......ادامه مطلب

این روزا زیاد به گذشته ها فکر میکنم.به بیست سال پیش.

به وقتایی که هنوز یه دختر نو جوون و شاداب بودم. به روزایی که

تمام فکر و ذکرم درس و کتاب و پچ پچ های دخترونه و رقصیدن 

با دختر همسایه بود. روزایی که هنوز بکر بودم.

روحم ...قلبم...احساسم...

روزایی که نفهمیدم چی شد . یهو به خودم اومدم دیدم افتادم

وسط معرکه. معرکه عشق....

چه روزایی بود...چه رویاهایی داشتم...چه کابوسی می بینم...

 

 

۲.رویای شیرین......

امن تر از آغوش تو جایی رو سراغ ندارم خدا ، بغلم کن...

دلم برای نوازش دستهات تنگ شده.

برای حرفهات که آرومم کنه.

برای حضوری که توی زندگیم حسش کنم.

بغلم کن خدا....

۲.رویای شیرین......

من صبورم 

اما 

آه ، این بغض گران صبر چه می داند چیست ؟!!

۲.رویای شیرین......

منم و یک دنیا حرف نگفته...یک دنیا کار نکرده...یک دنیا حسرت مانده بر دل...

من از این دنیا ، یک دنیا آرامش طلب دارم :(((

۲.رویای شیرین......

یا باید می گذشتم و می رفتم

یا با موندنم خودمو له می کردم...

 

پ.ن : موندم....

 

 

۲.رویای شیرین......